بر کرانه غدیر

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اندیشه جويان و آدرس mohammad-taha.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد
.






آمار مطالب

کل مطالب : 450
کل نظرات : 48

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 2
باردید دیروز : 6
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 78
بازدید سال : 1588
بازدید کلی : 206698
بر کرانه غدیر

روی جلد نشریه مربیان

شمــــــــــــــاره:  6
سال انــــتشار:  1381
فصل انـــتشار:  زمستان
 

 

 

بر کرانه غدیر

علی رفیعی دکترای فقه و اصول‏

مقدّمه‏
هر یک از اعیاد اسلامی تبلور یکی از اصول و ارزش‏های اساسی این آیین مقدّس و نشانه‏ای برای تجدید عهد با آن است. عید فطر،عید بازگشت به خویشتن از راه پیروزی بر نفس امّاره در ماه مبارک رمضان است. مؤمنان در آن روز این پیروزی و موفقیّت بزرگ را - که‏اساس و زیر بنای رشد و تکامل و تحولات روحی انسانی است - جشن می‏گیرند.
عید قربان روز بازگشت به ارزش‏های توحیدی و تجدید عهد با ابراهیم، قهرمان یکتا پرستی و اسماعیل اسوه صبر و مقاومت و تسلیم‏است. از این رو، چنین روزی برای رهروان صراط توحید،پایداری وایثار، عید است؛ چراکه با دستیابی به چنین خصلت‏های‏ارزشمندی در سایه بندگی خدا با ابراهیم و اسماعیل (ع)، همگام و همراه شده‏اند.
عید جمعه، عید بازگشت به انسجام، تجمّع، اتّحادو همبستگی مسلمانان است که با حضورشان در میعادگاه‏های نماز جمعه، اقتدار،همدلی و یکپارچگی مسلمانان و شکوه و عزّت اسلامی به نمایش گذاشته می‏شود.
عید غدیر، تبلور بازگشت به مسیر و صراط مستقیم ولایت است که پس از توحید، از همه اصول و ارزش‏های اسلامی برتر و شرطورود به دژ امن توحید است.
به راستی اگر مسلمانان - که هم اکنون حدود یک چهارم جمعیّت جهان را تشکیل می‏دهند - با انتخاب پیشوا و رهبر حقّ - آن گونه که‏اسلام تعیین کرده است - در صراط مستقیم قرار گیرند، بر قلّه پیروزی دست یافته، باید برای آن جشن بگیرند؛ چرا که همه مفاهیم‏عالی انسانی و ارزش‏های اسلامی در پرتو رهبری صحیح، هویّت خود را بازیافته، پرفروغ خواهند شد. مقام معظّم رهبری در این باره‏می‏فرماید:
وقتی برای یک ملّت، قضیّه ولایت و حکومت، حلّ شود، آن هم به شکلی که در غدیر خم حلّ شد، حقیقتاً آن روز برای آن ملّت، عید است. چون اگر مابگوییم که مهم‏ترین و حسّاس‏ترین مسأله هر ملّتی، همین مسأله حکومت و ولایت و مدیریّت و حاکمیّت والایی بر آن جامعه است، این تعیین‏کننده‏ترین مسأله برای آن ملّت است.[1]

دورنمایی از رخداد غدیر
رسول گرامی اسلام(ص) در سال دهم هجری از مدینه به قصد انجام مناسک حجّ به مکّه سفر کرد. تصمیم پیامبر(ص) پیش‏تر به‏اطّلاع‏مسلمانان نواحی رسیده‏بود؛ از این رو، افراد و گروه‏های بسیاری برای آنکه اعمال حج را همراه رسول خدا(ص) انجام دهند و آداب ومناسک را از خود آن حضرت بیاموزند، به مکّه آمدند و همراه پیامبر (ص) حج گزاردند.
پس از اتمام اعمال حج، مسلمانان به سوی محلّ سکونتشان حرکت کردند. اکنون نیز افراد بسیاری در بازگشت به دیار خود،پیامبر(ص) را همراهی می‏کردند. آمدند تا به منطقه حجفه - میان راه مکّه و مدینه - رسیدند؛ محلّی که (غدیر خم)[2] در آن، جای داشت.
در این محلّ، پیک وحی فرود آمد و آیه زیر را از سوی خدا بر رسول خدا(ص) خواند:
(یا اَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَاِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ) (مائده: 67)
ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است (به مردم) برسان! و اگر نرسانی، رسالت او را انجام نداده‏ای خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم‏نگه می‏دارد.
آن روز، پنج شنبه، هیجدهم ذیحجّه بود[3]. رسول خدا (ص) با دریافت این آیه دستور داد همگان - که تعدادشان را بین 90 تا 124هزار نفر نوشته‏اند[4] - توقّف کنند. نماز ظهر با جماعت خوانده شد. پس از نماز، منبری از جهاز شتران آماده شد و رسول خدا(ص) برفراز آن برآمد و خطبه‏ای غرّا خواند و ضمن خبر دادن از نزدیک شدن مرگ خود و توصیه به چنگ زدن به (ثقلین)، به فرمان الهی‏نسبت به تعیین جانشین خویش اشاره و بر این نکته تأکید کرد که در حیات پیامبری خود، همه احکام الهی را ابلاغ کرده است و اکنون‏می‏خواهد آخرین و مهم‏ترین مسأله دینی را مطرح کند.
رسول اکرم(ص) در چنین حالی علیّ بن ابی طالب را پیش خود خواند، سپس دست او را گرفت و بلند کرد - به گونه‏ای که طبق نوشته‏مورخان - سفیدی زیر بغل هر دو دیده شد، آنگاه با صدای بلند خطاب به حاضران فرمود:
(اَیُّهَا النّاسُ! مَنْ اَوْلَی النّاسِ بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ؟)
مردم! چه کسی به (ولایت بر) مؤمنان از خود آنان شایسته‏تر است؟
حاضران گفتند: خدا و رسولش داناترند. سپس فرمود: (خداوند مولای من و من مولای مؤمنان و من (به ولایت) بر آنان از خود ایشان‏سزاوارترم.) آنگاه سه یا چهار بار فرمود:
(مَنْ کُنْتُ مَولاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَوْلاهُ.)
هر که من تا کنون مولا و پیشوا و سرپرست او بوده‏ام، پس از این، علی مولا و سرپرست و پیشوای او است.
آنگاه در حقّ آنان که علی(ع) را یاری کنند دعا کرد و آنان را که او را ترک گویند و بی یاور گذارند نفرین کرد[5].
و بدین ترتیب، ولایت الهی را برای آن حضرت، همپای ولایت الهی خود، اعلام کرد. سپس همه حاضران با علی(ع) بیعت کردند، ازجمله ابوبکر و عمر هر کدام ضمن بیعت با وی به عنوان تهنیت گفتند:
(بَخٍّ بَخٍّ لَکَ یَابْنَ اَبی طالبٍ اَصْبَحْتَ وَاَمْسَیْتَ مَوْلایَ وَموْلی کُلِّ مُؤْمَنٍ وَمُوْمِنَةٍ[6].)
مبارک باد، مبارک باد بر تو ای فرزند ابوطالب، صبح را به شام و شام را به صبح رساندی در حالی که مولای من و مولای هر مرد و زن با ایمان هستی.
پس از آنکه مراسم تعیین حضرت علی(ع) برای جانشینی و خلافت به‏وسیله پیامبر(ص) پایان یافت و همه حاضران به عنوان (امیرالمؤمنین) بیعت کردند و آیین اسلام با ولایت علی (ع) کامل شد، این آیه از جانب خدا فرود آمد:
اَلْیَوْمَ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَاَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَرضیتُ لَکُمُ الْاِسْلامَ دیناً.) (مائده: 3)
امروز دینتان را برایتان کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام ساختم و اسلام را دین شما قرار دادم و پسندیدم.
پیامبر اکرم (ص) با نزول آیه یاد شده فرمود:
(اَللّهُ اَکْبَرْ عَلی اِکْمالِ الدّینِ وَاِتْمامِ النِّعْمَةِ وَرِضَی الرَّبِّ بِرِسالَتی وَالْوِلایَةِ لِعَلِیٍّ مِنْ بَعْدی.[7])
خدا را بر اکمال دین و اتمام نعمت و خشنودی پروردگار به رسالت من و ولایت علی پس از من، تکبیر می‏گویم.
این بود خلاصه‏ای از رخداد غدیر. البتّه آنچه در این روز انجام گرفت اعلام رسمی جانشینی امیر مؤمنان(ع) و گرفتن بیعت از مردم براین امر بود، و گرنه رسول خدا (ص) در طول دوران رسالتش بارها و به مناسبت‏های مختلف، جانشینی امیر مؤمنان (ع) را گوشزد کرده‏بود که در منابع تاریخی و حدیثی ثبت است. در اینجا به چند نکته مهمّ اشاره می‏کنیم.

قطعیّت حدیث غدیر
مدارک و اسناد واقعه اعتقادی - سیاسی غدیر به اندازه‏ای فراوان و محکم است که کسی نمی‏تواند منکر آن شود. صدها محدّث ومورّخ شیعه و سنّی در کتاب‏های خود از آن یاد کرده‏اند. علاّمه امینی در کتاب ارزشمند (الغدیر) ماجرای غدیر را از 110 نفر از صحابه،84 نفر از تابعین و 360 نفر از عالمان و دانشمندان در طول قرن‏های متمادی - قرن دوّم تا چهاردهم هجرت - از کتاب‏های مورداعتماد اهل سنّت نقل کرده است.[8] ابوالفرج بن جوزی حنبلی می‏گوید:
علمای تاریخ و سیره اجماع گرده‏اند که واقعه غدیر، پس از بازگشت پیامبر (ص) از حجّة الوداع، در روز هیجده ذیحجّه، با حضور 120 هزار جمعیّت ازاصحاب و اعراب و ساکنان حومه مدینه و مکّه که با رسول خدا (ص) مناسک حجّ را انجام داده بودند، اتفّاق افتاد. همه اینان، حدیث غدیر را از پیامبر(ص) شنیدند و شاعران در این باره، اشعار بسیار سرودند[9].
ضیاء الدّین مُقبلی می‏گوید:
اگر حدیث غدیر، مسلّم و قطعی نباشد، نباید هیچ امر قطعی و مسلّمی در دین وجود داشته باشد[10].
نیز میرزا محمّد بَدَخْشی پس از نقل حدیث غدیر می‏گوید:
حدیث غدیر، حدیثی صحیح و مشهور است و جز افراد متعصّب و لجوجی که گفته شان فاقد اعتبار است، کسی در صحّت آن تردید ندارد؛ چه آنکه‏حدیث یاد شده با طرق مختلف نقل شده است.[11]
پاسخ به یک سؤال:
در اینجا این سؤال مطرح است که اگر اسناد ماجرای غدیر این قدر قطعی و مسلّم است، پس چرابرادران اهل سنّت در عمل، از آن‏دست کشیده و منتخب غدیر را ه عنوان خلیفه چهارم رسول خدا (ص) پذیرفته‏اند؟
در پاسخ باید گفت: با همه قطعیّتی که حدیث غدیر نزد دانشمندان اهل سنّت دارد و در طول سده‏های مختلف، صدها تن از آنان، واقعه‏غدیر را نقل و در کتاب‏های خود ثبت کرده‏اند، متأسّفانه دست تحریف از آستین بدخواهان و متعصّبان بیرون آمده و برای دستیابی به‏مطامع شوم خود، محتوا و ماهیّت حدیث غدیر را دستخوش تحریف کرده و گفته‏اند: منظور پیامبر (ص) از کلمه (مولی) در جمله: (من کنت‏مولاه فهذا علیّ مولاه) به معنای دوستی و یاور است، نه ولایت و سرپرستی؛ زیرا این کلمه به معنای دوستی و یاوری نیز به کار رفته‏است.
براستی آیا شایسته است در آن روزهای حسّاس که ماه‏های آخر عمر پیامبر (ص) بود - زیرا آن حضرت حدود هفتاد روز پس از واقعه‏غدیر رحلت کرد - و رسول خدا(ص) همه احکام الهی را ابلاغ کرده بود، اینک در آن صحرای بسیار داغ، در برابر تابش سوزان‏خورشید، بیشتر از 120 هزار نفر از اصحاب خود را پس از سفر حج - با آنکه در میان آنان، مردان و زنان سالخورده بودند - متوقّف‏کند و برای آنان خطبه بخواند، فقط برای آنکه به آنان بگوید: علی دوست و یاور شما است؟! در حالی که برای بیان این مطلب، مواقف‏موسم، مانند مکّه، عرفات و منا مناسب‏تر بود و آن حضرت در این مواقف برای حاجیان سخنانی ایراد کرده بود، دیگر لازم نبود برای‏بیان یک مطلب عادی و معمولی - که برای بیشتر اصحاب و یاران پیامبر (ص) روشن بود و علی (ع) در طول حیات سراسر جهاد وخدمت دلسوزانه خود به اسلام و مسلمانان، این حقیقت را به اثبات رسانیده بود - این همه جمعیت را در بیابان تفتیده نگهدارد و آن رابدین شکل به مردم ابلاغ کند، بدون آنکه مورد اعتراض و حدّاقل پرسش حاضران قرار گیرد.
مضمون آیات فرود آمده در جریان این واقعه، مانند آیه تبلیغ و آیه اکمال، محتوای خطبه پیامبر (ص)، موقعیّت زمانی و مکانی ابلاغ‏پیام، برخورد و واکنش حاضران با این پیام و سخنان و اشعار سروده شده پیرامون این رویداد، همه بیانگر آن است که محتوای دستور،مربوط به موضوع مهمّ و اصولی (ولایت و سرپرستی) آینده جهان اسلام و جانشینی علی (ع) از رسول خدا (ص) بوده است، نه دوستی بااو.
واژه (اَوْلی) در جمله (اَلَسْتُ اولی بکم مِن اَنْفُسِکم؟) که حاضران با شور و شوق فریاد زدند: آری چنین اولویّت و ولایتی بر ما داری،معنای واژه (مولی) را در حدیث غدیر، تبیین و تفسیر می‏کند که منظور، مقام رهبری است؛ از این رو، پیامبر (ص) در پایان مراسم به‏مسلمانان فرمود:
(سَلِّمُوا عَلَیْهِ بِاِمْرَةِ الْمُوْمِنینَ[12].)
بر علی به عنوان امیر المؤمنین سلام گویید.
سران قوم همچون ابوبکر و عمر نیز از لفظ مولی مسئله رهبری و ولایت حضرت علی (ع) را فهمیدند و به او به عنوان نیل و نصب به‏چنین مقامی تبریک گفتند. افراد دیگر نیز همین معنا را فهمیدند. از جمله شاعر معروف آن عصر، (حسّان بن ثابت) از پیامبر(ص) اجازه‏خواست تا ماجرای غدیر را در قالب شعر بیان کند. رسول خدا(ص) به او اجازه داد. وی ضمن اشعار خود این دو شعر را سرود:
فَقالَ لَهُ قُمْ یا عَلِیُّ فَاِنَّنی‏
رَضیتُکَ مِنْ بَعْدی اِماماً وَهادِیاً
فَمَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا وَلِیُّهُ‏
فَکُونُوا لَهُ اَتْباعَ صِدْقٍ مُوالِیاً[13]
پیامبر(ص) به علی گفت: برخیز ای علی! زیرا من تو را پس از خودم به عنوان امام و راهنما پسندیده و انتخاب کرده‏ام. (سپس فرمود:) هرکه من مولا و رهبراویم، این (علی) مولا و رهبر او است. پس شما نیز از سر صدق و راستی از او پیروی کنید.

پیدایش غدیر در پرتو مقام شامخ علی(ع)
آیا غدیر موجب ارجمند شدن مقام علی (ع) شد یا برعکس، علی (ع) و شخصیّت ممتاز و شایستگی‏های منحصر به فرد آن گرامی‏موجب پیدایش غدیر و ارج ومنزلت آن شد پاسخگویی به این پرسش را از زبان بنیانگذار جمهوری اسامی، امام خمینی قدس‏سرّه‏می‏شنویم:
مسأله غدیر، مسأله‏ای نیست که به نفسه برای حضرت امیر (ع) یک مسأله‏ای پیش بیاورد. حضرت امیر (ع) مسأله غدیر را ایجاد کرده است. آن وجودشریف که منبع همه حیات بوده است، موجب این شده است که غدیر پیش بیاید. غدیر برای ایشان ارزش ندارد. آنکه ارزش دارد خود حضرت است که‏دنبال آن، ارزش غدیر آمده است.
خدای تبارک و تعالی ملاحظه فرموده است در بشر بعد از رسول خدا (ص) کسی نیست که بتواند عدالت را به آن طوری که باید انجام دهد، آن طوری که‏دلخواه است، انجام دهد، مأمور می‏کند رسول اللّه (ص) را که این شخص را که قدرت این معنا را دارد که عدالت را به تمام معنا در جامعه ایجاد کند و یک‏حکومت الهی داشته باشد، این را نصب کن. نصب حضرت علی (ع) به خلافت این طور نیست که از مقامات معنوی حضرت باشد؛ مقامات معنوی حضرت‏و مقامات جامع او این است که غدیر پیدا بشود.[14]
از منظر امام خمینی (ره)، جامعیّت حضرت علی (ع) در همه جهات و برخورداری ایشان از شایستگی‏های لازم برای عهده داری رهبری‏جامعه اسلامی، از نسخ رهبری رسول اللّه (ص)، منشأ پیدایش غدیر و ارج و منزلت آن شده است.
علی (ع) از همان دوران خردسالی در دامان پیامبر (ص) پرورش یافت. پیش از همه به اسلام گروید و در همه صحنه‏های مبارزه،حضوری فعّال و خداپسندانه داشت و هیچ گاه از پیامبر (ص) جدا نشد. او از همه داناتر، شجاع‏تر، بخشنده‏تر، پارساتر و فرزانه‏تر بود.در قضاوت میان افراد، تبعیض نمی‏نهاد، به هنگام تقسیم بیت المال همگان را یکسان می‏دید و میان مولا و برده فرق نمی‏گذاشت.همواره به یاد فقیران و محرومان بود. از تصرّف بیجا در اموال عمومی سخت هراس داشت. به عبادت و نماز و روزه و جهاد و تقوااهمیّت بسیار می‏داد و دهها صفات ممتاز و برجسته دیگر داشت.
بر پایه این واقعیّت‏ها، ظرفیّت‏ها و توانمندی‏های امیر مؤمنان (ع) بود که غدیر پدید آمد و با پیدایش آن - و در حقیقت حضور حضرت‏امیر (ع) در عرصه رهبری اسلامی - دین الهی، کامل و نعمت خدا بر بندگان، تمام و تداوم رسالت نبوی، تضمین شد که متأسفانه باشیطنت فرصت طلبان کینه توز، کوتاهی خواصّ طرفدار حق در انجام وظیفه حمایت بموقع از رهبری حق و غفلت عوام، کار به انجام‏نرسید و رهبری پس از پیامبر (ص) از مسیر خود منحرف گشت.

محتوا و جاودانگی غدیر
اساس، هدف و عصاره غدیر، تأکید رسمی بنیانگذار اسلام بر لزوم حکومت رهبران صالح اسلام شناس و عادل، و محتوای آن، ترسیم‏فلسفه سیاسی اسلام پس از رحلت پیامبر (ص) تا انقراض عالم است. غدیر بر این پندار کودکانه - که پیامبر (ص) در طول بیش از 23سال پیامبری درباره رهبری امّت و سرنوشت مسلمانان و آینده اسلام چیزی نگفته و تصمیمی نگرفته است - خطّ بطلان کشید.
غدیر فقط یک حادثه تاریخی نیست؛ بلکه آغاز فصلی نوین در رسالت پیامبر (ص) است که بدون آن، رسالت، صورت نگرفته است. ودر یک جمله، مفهوم و محتوای غدیر، بشارت تداوم حکومت رسول اللّه (ص) است. بنابراین، غدیر یعنی همه اسلام، عمل به اسلام،بقای اسلام و تثبیت اسلام در داخل قلمرو اسلامی و نشر و تبلیغ صحیح آن در خارج تا دورترین نقطه گیتی.
از این رو، نباید به واقعه غدیر از زاویه یک موضوع تاریخی صرف نگریست که چهارده قرن بر آن گذشته است، گرچه صورت‏ماجرای غدیر چنین است، اما محتوای آن، هرگز! چشمه سار غدیر، هماره می‏جوشد و برکه زلال ولایت الهی در بستر زمان جاری‏است و ترسیم گر بستر اجرای عدالت اجتماعی اسلامی برای زمامداران اسلامی در همه زمان‏ها است.
غدیر در بعد عملی و اجتماعی و خطّ مشی سیاسی - دینی جامعه اسلامی حاوی این پیام است که اگر حاکمی اسلامی در عصری بإ؛**ص‏کّّتأسّی به روش کشور داری امیرمؤمنان(ع) و سیاست مُلکداری آن حضرت، به ولایت الهی مسلمانان رسید، اطاعت او بر همگان واجب‏بلکه از اهمّ واجبات است، زیرا به حکم مبانی دینی و اسناد فراوان و قطعی، مسلمانان باید در هر زمانی، در مسأله رهبری خواسته‏پیامبر (ص) را در غدیر خم دنبال کنند و آن خواسته، بیعت با رهبریی است مُسانخ با رهبری حضرت امیر (ع) و اطاعت از او، آنسان که‏در فلسفه سیاسی مکتب تشیع وجود دارد و پیروان مکتب علی (ع) پس از آن بزرگوار رهبری فرزندان معصوم وی، یکی پس از دیگری‏را پذیرفتند و اوامرشان را گردن نهادند و با غیبت آخرین آنان، به عالمان دینی و فقیهان اسلام شناس روی آوردند و در عصر حاضر،با تأسیس نظام جمهوری اسلامی، نخست با بنیانگذار آن، امام خمینی قدس سّره بیعت کرده و پس از ایشان هم اینک رهبری علی‏گونه، مقام معظّم رهبری، حضرت آیة اللّه خامنه‏ای را پذیرفته، فرمانبر اوامر و رهنمودهای ایشان هستند.
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، در بیانی، گستره زمانی غدیر و الگو بودن آن برای حکومت‏های اسلامی در هر عصر را چنین مطرح‏می‏کند:
روز عید غدیر، روزی است که پیغمبر اکرم (ص) تکلیف حکومت را معیّن فرمود و الگوی حکومت اسلامی را تا آخر تعیین فرمود که حکومت اسلام‏نمونه‏اش عبارت از یک همچو شخصیّتی است که در همه جهات، مهذّب، در همه جهات، معجزه است.[15]
نتیجه آن که غدیر یک مسأله اصولی اسلام و نه تشیّع صرف و یک مسأله روز جامعه اسلامی است؛ چراکه محتوای آن آمیختگی دین‏و سیاست است. آنکه سیاست را از دین جدا می‏داند در حقیقت منکر غدیر است. از این رو، غدیر را به این معنا و با این محتوا که گفته‏شد باید برای همیشه زنده نگهداشت.
حکومت بدون سیاست ممکن نیست. این سیاست و این حکومتی که عجین با سیاست است، در روز عید غدیر برای حضرت امیر (ع) ثابت شد.... این که‏این قدر صدای غدیر بلند شده است و این قدر برای غدیر، ارج قائل شده‏اند - و ارج هم دارد - برای این است که با اقامه ولایت یعنی با رسیدن حکومت‏به دست صاحب حقّ، همه این مسائل حل می‏شود، همه این انحرافات از بین می‏رود[16]...
غدیر آمده است که بفماند سیاست به همه مربوط است. در هر عصر باید حکومتی باشد با سیاست، منتها سیاست عادلانه که بتواند به واسطه آن، اقامه‏صلاة کند، اقامه صوم کند، اقامه حج کند، اقامه همه معارف را بکند... .
مسأله حکومت در زمان پیغمبر (ص) بوده و سیاست هم بوده و این که همه نقل کرده‏اند و این قدر، غدیر را بزرگ کرده‏اند برای این است که به مابفهمانند، تعلیم بدهند به ما که این طوری باید باشد.[17]
و این گونه است که اهمیّت و ارزش اصیل رخداد غدیر، متجلّی و جایگاه بلند آن در میان دیگر ارزش‏های اسلامی روشن می‏گردد.این که علمای بزرگ اسلام در زمینه غدیر، مباحث عمیقی ارائه نموده و برخی آنان همچون علاّمه امینی کتاب بزرگی مانند (الغدیر) دراین خصوص نوشته‏اند، صرفاً برای این نیست که اثبات کنند حدیثی به تواتر از ناحیه مقدّسه رسول اکرم (ص) به ما رسیده است - گرچه‏این بحث نیز در جای خود ارزش بسیار دارد و در کتب حدیثی و تاریخی بدان پرداخته شده است - بلکه برای اثبات این حقیقت است‏که عید غدیر، جزیی، بلکه جزء رئیسی از اسلام است و منکر آن منکر اسلام می‏باشد؛ چنانچه استاد و محقّق معروف جهان اهل سنّت؛عبداللّه علائلی بدان تصریح کرده است:
(اِنَّ عیدَ الْغَدیرِ جُزْءٌ مِنَ الْاِسْلامِ فَمَنْ اَنْکَرَهُ فَقَدْ اَنْکَرَ الْاِسْلامَ بِالّذاتِ.[18])
عید غدیر، جزء اسلام است. هر کس منکر آن شود. منکر اصل اسلام شده است.
و این بدان جهت است که غدیر تعیین سرنوشت حیاتی اسلام است. اگر اسلام بخواهد آنسان که در زمان پیامبر (ص) و مورد نظر آن‏حضرت بود بماند و به همه دستورات و جزئیّات آن بر طبق ملاک‏های قرآنی و سنّت نبوی - و نه آراء و گمان‏های اشخاص - عمل‏شود، باید جامعه اسلامی همواره کسی را در رأس داشته باشد، تا لی تلو پیامبر (ص) در همه چیز: ایمان، تقوا، علم، جهاد، تحّمل، تدبیر،اطلاع، ایثار، بینش، شرح صدر و... و این همه را با هم، از میان صحابه تنها علی (ع) داشت. این است که حذف او از صحنه رهبری‏جامعه اسلامی و انکار غدیر به عنوان بستر و مظهر بروز و تجلّی این رهبری به دست معمار اسلام، مساوی است با اعتقاد به جدایی‏دین از سیاست و در نهایت، حذف اسلام محمّدی و انکار آن. امام خمینی(ره) می‏فرماید:
آن که می‏گوید دین از سیاست جدا است، تکذیب خدا کرده است، تکذیب رسول خدا (ص) کرده است، تکذیب ائمّه هدی را کرده است.[19]

عید غدیر، برترین عید مسلمانان‏
عید سعید غدیر از منظر پیامبر(ص) و پیشوایان معصوم علیهم‏السّلام و عالمان دینی - با توجه به محتوا و پیامی که دارد و به شمّه‏ای ازآن اشاره رفت - برترین عید مسلمانان است. از این رو، به عنوان والاترین پدیده اعتقادی سیاسی و اجتماعی که در اسلام وجود دارد،در خود تجدید خاطره و گرامیداشت است. چه زیبا است عظمت این روز بزرگ را از زبان مبتکر آن، یعنی رسول خدا (ص) بشنویم.امام صادق (ع) از پدران خویش نقل می‏کند که پیامبر اکرم (ص) فرمود:
روز عید غدیر، برترین عیدهای امّت من است و آن، روزی است که خدای تعالی مرا امر کرد تا برادرم علیّ بن ابی طالب را پرچم و راهنمای امّت خود قراردهم تا پس از من بدان وسیله (به صراط مستقیم) رهنمون شوند و آن روزی است که خداوند در آن روز، دین را کامل و نعمت را بر امّت من تمام کرد.[20]
صاحب غدیر، مولا علی (ع) نیز در وصف این روز بزرگ فرمود:
امروز روزی است بلند مرتبه که در آن، گشایش روی داد و درجه‏ها بلند و دلائل، آشکار گشت، و آن، روز آشکار ساختن مقام پیراسته (امامت وولایت) است، روز کمال دین است، روز پیمان برگفته شده (در عالم ذر) و روز شاهد و مشهود است. روز آشکاری پیمان‏ها از دو رویی و ناباوری است، روزبیان حقایق ایمان است، روز خواری شیطان است، روز دلیل و برهان است. روز جدایی (حقّ و باطل) است که آن را دروغ می‏پنداشتید، روز ساکنان عالم‏قدس است که از آن روی گردانیدید، روز هدایت و روز آزمایش بندگان و روز راهنمایی هدایت جویان است.[21]
بجز پیامبر (ص) و امیر مؤمنان علی، دیگر امامان علیهم السّلام نیز غدیر را مطرح کرده و آن روز را عید می‏گرفته‏اند و به مردم یادآوری‏می‏کردندکه غدیر بزرگ‏ترین عید اسلام است. به عنوان نمونه:
1 - حسن بن راشد می‏گوید:
به امام صادق (ع) عرض کردم: فدایت شوم، برای مسلمانان بجز دو عید (فطر و قربان) عید دیگر هست؟ فرمود، آری ای حسن! عیدی است از این هر دوبرتر و بالاتر. گفتم: آن عید کدام است؟ فرمود: روز نصب امیر المؤمنین (ع) به پیشوایی امّت[22].
2 - فیّاض بن محمّد، جریان تشرّف خود به محضر امام رضا (ع) را در روز عید غدیر، چنین توصیف کرده است:
در آن روز، دیدم که امام رضا (ع) جمعی از دوستان خود را برای افطار نگاه داشته بود. به خانه‏های آنان نیز طعام و هدیه و جامه، حتّی انگشتری و موزه‏فرستاده بود. سر و وضع دوستان و خدمتکاران خود را نیز تغییر داده (و نو کرده) بود. در آن روز با وسائل پذیرایی تازه - غیر از آنچه در دیگر روزها در خانه‏امام به کار می‏رفت - از مهمانان پذیرایی می‏شد و امام همواره فضیلت و عظمت آن روز و سابقه دیرینه‏اش را در تاریخ اسلام شرح می‏داد.[23]
مقاله را با سخنی از بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و خلف صالحش، مقام معظم رهبری در عظمت عید سعید غدیر به پایان می‏بریم.
این روز مبارک، از اعیاد بزرگ اسلام است و به حسب نفوس ما به بالاترین عید است، و نکته‏اش هم این است که این، ادامه نبوّت است، ادامه آن معنویّت‏رسول اللّه است، ادامه آن حکومت الهی است. از این جهت از همه اعیاد بالاتر است و ما در این روز سعید یکی از چیزهایی که وارد شده است این است‏که بگوییم، بخوانیم: اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذی جَعَلَنا من الْمُتَمَسِّکینَ بِوِلایَةِ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَاَهْلِ بَیْتِه.[24]
عید غدیر، حقیقتاً یکی از عظیم‏ترین اعیاد اسلام است. و بنا بر بعضی از روایات، بزرگ‏تر از اعیاد دیگر است و در این باب که فضیلت عید غدیر نسبت به‏اعیاد، چه قدر، افزون‏تر است، روایات معتبری هم داریم. علّت اهمّیّت عید غدیر، مسأله ولایت است.[25] [26]
سَلامٌ علی أمیر الْمُؤْمِنینَ‏
یَوْمَ وُلِدَ فِی الْکَعْبَةِ الْمُعَظَّمَةِ
وَیَوْمَ نُصِبَ لِلنّاسِ اِماماً
وَیَوْمَ اسْتُشْهِدَ فِی الِْمحْرابِ‏
وَیَوْمَ یُبْعَثُ حَیّاً

 


1 . حدیث ولایت، ج 5، ص 23.2 . غدیر به معنای آبگیر و گودال در بیابان است که باران در آن جمع شود و چون این آبگیر به شکل خم و رنگرزان بوده است و برخی‏قبایل صحرایی گاه در آن،جامه‏های رنگ کرده خویش را می‏شستند، آن را (غدیر خم) نامیده‏اند (بعثت. غدیر، عاشورا، مهدی (ع)، محمد رضا حکیمی، ص 33).3 . الغدیر، ج 1، ص 10.4 . همان، ص 9.5 . همان، ص 11 - 10.6 . همان، ص 11. علامه امینی در الغدیر، ج 1، ص 283 - 272 حدیث تهنیت را از 60 نفر از عالمان اهل سنّت نقل کرده است.7 . الغدیر، ج 1، ص 11.8 . همان، ص 151 - 14.9 . همان، ص 296.10 . همان، ص 307.11 . همان، ص 309. این گونه سخنان از دانشمندان اهل سنّت بسیار است. برای آگاهی بیشتر به الغدیر، ج 1، ص 313 - 294 فصل (کلمات حول سند الحدیث) رجوع کنید.12 . بحار الانوار، ج 37، ص 119.13 . الغدیر، ج 2، ص 34.14 . صحیفه نور، ج 20، ص 27.15 . صحیفه امام، ج 5، ص 28.16 . صحیفه نور، ج 20، ص 29 - 28.17 . همان، ص 31 - 30.18 . حماسه غدیر، محمد رضا حکیمی، ص 36 به نقل از: الشیعه والتّشیع، ص 288.19 . صحیفه امام، ج 2، ص 114.20 . الغدیر، ج 1، ص 283.21 . بحار الانوار، ج 37، ص 164 و ج 97، ص 116.22 . الغدیر، ج 1، ص 285.23 . همان، ص 287.24 . صحیفه امام، ج 18، ص 153.25 . در تهیّه و تنظیم این مقاله از کتاب ارزشمند حماسه غدیر، نوشته محمد رضا حکیمی بهره برده شده و در پاره‏ای موارد از عبارات و ترجمه ایشان استفاده شده است.26 . حدیث ولایت (مجموعه رهنمودهای مقام معظّم رهبری)، ج 5، ص 23.

 

 

بازگشت
بازگشت به صفحه اصلی نشریه


تصاویر زیباسازی نایت اسکین

تعداد بازدید از این مطلب: 144
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:









عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود